عسل در فرهنگ واژگان و قاموسهاى معتبر عربى به فارسى سره به معناى انگبین آمده است که بیانگر مادۀ شیرینى است که به وسیلۀ زنبور عسل از شیرۀ گلها و شهد گیاهان فراهم شده و پس از تغییر و تحول در خانههاى موم کندو» انباشته مىشود.
واژۀ عسل فقط یک بار در قرآن آمده است:
کتاب قاموس قرآن تألیف سیدعلىاکبر قرشى چاپ دارالکتب الاسلامیه در مورد نَحْل زنبور عسل آمده است: راغب اصفهانى در مفردات معناى اصلى نحل را زنبور عسل گرفته و مىگوید: به نظر من مَهریّه را از آن جهت نَحْلَه گویند که عطیّۀ مرد مثل عطیّۀ زنبور عسل عوض مالى ندارد و گوید: مىشود عطیّه را معنى اصلى قرار داد،
در مجمعالبیان وجه دوم را اختیار فرموده و گوید: زنبور را نحل گویند که خداوند به وسیلۀ او عسل را به مردم عطا کرده است. و در مجمع آمده است: نِحْلَه؛ عطیّهاى است که در مقابل ثمن و عوض نباشد، راغب نیز نظیر آن را گفته است.
در تفسیر نمونۀ موضوعى آیتاللّه مکارم شیرازى نشر امیرالمؤمنین، قم چاپ سوم ص 398-380 آمده است: نَحْل نام زنبور عسل است و نِحْلَه بر وزن قبله به معناى بخشش بلاعوض است و مفهوم آن از هِبَه (بخشش) محدودتراست، چرا که هِبَه بخشش بلاعوض و معوّض را در بر مىگیرد و نِحْله؛ تنها بخشش بلاعوض را شامل مىشود و به تعبیر راغب اصفهانى در مفردات، احتمال دارد ریشۀ اصلى آن همان نِحله به معنى بخشش باشد و اگر به زنبور عسل نَحْل گفته مىشود به خاطر آن است که عطیّه و بخشش شیرینى براى عالم انسانیت به ارمغان مىآورد. [به تفسیر نمونه مراجعه شود].
درباره این سایت